بعد از اینکه جاویدنام محمد مرادی جونش رو فدای این انقلاب کرد واکنش‌های ضد و نقیضی رو شاهد بودیم. محمد از خفَّتِ زیستن با وجود حکومت‌های خون‌خواری مثل جمهوری اسلامی گفت. و مردم ناگهان دایه‌هایی مهربان‌تر از مادر شدند و خواسته یا ناخواسته، در مسیر اطلاع‌رسانی سنگ‌اندازی کردند. محمد جونش رو فدا کرد، تا صدای اعتراض و انقلاب ما به گوش جهان بیشتر از پیش برسه، و یه سری با محکوم کردن نسبی این خودکشی مانع خواست محمد شدند.

این موضوع برای من دردآور بود. برای همین خواستم کمی در خصوصش بنویسم.

خودکشی و شجاعت

واکنش یه سری از کاربرها این بود:

خودکشی نه‌تنها کار شجاعانه‌ای نیست، بلکه احمقانه‌ست.

جدای از مورد محمد مرادی، خودکشی شاید در مواردی احمقانه باشه، ولی شجاعانه بودنش رو نمی‌تونیم زیر سؤال ببریم. خودکشی چه از سر نااُمیدی، استیصال، یا افسردگی و چه به عنوان یه حرکت اعتراضی، شجاعانه‌ست. برای هر کسی دل از جانْ شُستن و رها شدن در آغوش تاریکِ مرگ سخته. از گرفتن تصمیمش تا انجام دادنش. خودکشی شجاعانه‌ست، بی‌چون و چرا شجاعانه‌ست.

خودکشی و تقدس

ولی آیا خودکشی به عنوان عملی شجاعانه، مقدس هم هست؟ جواب این سؤال بستگی به محتوا و زمینهٔ خودکشی داره. خودکشی از سر استیصال و ناامیدی، به نظرم مقدس نیست، و شخص نه فقط حق زندگی رو از خودش می‌گیره (که البته باید قبول کنیم که خودش صاحب اختیار این حقه) بلکه به اطرافیان نزدیکش هم ضربه وارد می‌کنه. با خودکشی درد تموم نمیشه، بلکه فقط منتقل میشه به عزیرترین‌هامون.

شاید بهترین کار این باشه که کمک بگیریم. کمک گرفتن نشانهٔ ضعف نیست، بلکه نشانه‌ای از آدم بودنه.

ولی حرکت محمد، همونجور که خودش گفت نه به خاطر بیماری روانی بود، نه از سر ناامیدی، بلکه حرکتی اعتراضی برای جلب توجه بخشی از رسانه‌های بی‌خیال و کرخت بود.

اجازه بدید با یه قیاس مسئله رو شرح بدم. فرض کنید که یه قطار با سرعت در حال حرکته. چند نفر روی مسیر حرکت این قطار نشستند و غافل از اینکه هر لحظه ممکنه قطار جونشون رو بگیره.

یه نفر صحنه رو می‌بینه و می‌خواد کمک کنه. تنها کاری که برای نجات اون افراد از دست شخص برمیاد، فدا کردن جونش و پریدن جلوی قطاره.

این کار خودکشیه، و اون شخص عواقب کارش رو می‌دونه، با این حال انجامش میده. حالا به نظر شما، کارش مقدس بوده؟ به نظر من که بوده.

حرکت اعتراضی محمد هم چیزی شبیه به پریدن جلوی قطار بوده. خودکشی محمد از جنس خودکشی برای نجات جون انسان‌های دیگه بوده.

با خودتون فکر کنید که حرکت محمد، توی دل داعیه‌دار دموکراسی در قلب اروپا، چقدر می‌تونه نظر رسانه‌ها رو به خودش جلب کنه؟ چقدر می‌تونه کمک کنه تا کشورهای اروپایی زودتر به خودشون بیان، و شرایط رو برای جمهوری کودک‌کُش اسلامی سخت کنند؟ و چقدر به ساقط شدن این رژیم سرعت بده؟ رژیمی که هر ثانیه که زودتر ساقط بشه، افراد کمتری داغ‌دار می‌شن، افراد کمتری کُشته می‌شن، افراد کمتری از آغوش گرم خونواده‌هاشون دور می‌مونند و افراد کمتری شکنجه می‌شن.

شاید تاثیر این حرکت کمتر از چیزی که من تصور می‌کنم باشه، و شاید بیشتر، ولی مهم نیت محمد برای این اقدام بوده. محمد، با جلب توجه رسانه‌ها، شاید زندگیش رو فدای خیلی زندگی‌هایی کرد که قرار بود نابود بشن، ولی نخواهند شد.

از این دست خودکشی‌های اعتراضی توی طول تاریخ کم نداشتیم و از اتفاق هنوز که هنوزه از بعضی‌هاشون صحبت می‌کنند و در خصوصشون کتاب می‌نویسند. اگه این حرکت‌ها مهم نبود، از دل تاریخ بیرون نمی‌زد و کسی ازشون بعد از دهه‌ها صحبت نمی‌کرد. یه نمونه‌ش راهب بودایی، تچ کوانگ دوک و آتش زدن خودش در میون جمعیت بود که نه فقط جهانی شد، که ناگهان توجه رسانه‌های دنیا رو به سمت تحولات حکومت ویتنام جنوبی جلب کرد.

Bồ_Tát_Quảng_Đức

خودکشی‌های هیجانی

اکثر مخالفان ترس از به‌وجود اومدن یه موج هیجانی رو عامل مخالفتشون می‌دونستند. هرچند نمی‌تونم در خصوص آمار و آیندهٔ این حرکت پیش‌گویی کنم، ولی می‌دونم که حرکت محمد در پاسداشت زندگی بود، نه ترویج خودکشی، و یکم فسفر سوزوندن احتمالا هر کسی رو به نتیجهٔ مشابه می‌رسونه.

جوون‌هایی که کف خیابون هستند، اگه بیشتر از منِ چهل ساله باهوش و باخِرَد نباشند، کمتر نیستید. تقلیل و چسبوندن جنبش بی‌نظیری که همین جوون‌ها راه انداختند به حرکت‌های هیجانی، ظلم بزرگی به این نسله. اون‌ها به خوبی درک می‌کنند که محمد چرا این کار رو کرد.

اول اجازه بدید که خودکشی‌ها رو به دو دسته ۱) از سر استیصال و ۲) حرکت اعتراضی تقسیم کنیم.

خودکشی تاحدودی مُسریه، و ممکنه حرکت محمد روی دستهٔ اول تاثیر منفی داشته باشه. من مخالف این موضوع نیستم. ولی تاثیرش چقدر می‌تونه باشه؟ به اندازهٔ یک خودکشی.

و اما به عنوان حرکت اعتراضی، کسی که این کار رو انجام می‌ده، از عواقبش مطلع هست و می‌دونه که باید فداکاریشْ اون بازخورد لازم رسانه‌ای رو، برای به ثمر رسیدن هدفش، داشته باشه. دقیق‌تر که نگاه می‌کنیم، حرکت محمد تا حدودی توجه رسانه‌ای رو کسب کرد (البته اگه سنگ‌اندازی‌ها نبود، اوضاع بسیار بهتر می‌شد)، ولی آیا خودکشی دوم و سوم و چهارم هم به همین میزان می‌تونه تاثیرگذار باشه؟ به نظرم نه، و با شیب تندی شاید اثرش رو از دست بده. پس کسی که می‌خواد این حرکت اعتراضی رو انجام بده، احتمالا به این موضوع هم واقفه که بهایی که با جونش می‌پردازه، شاید اون بازدهی که می‌خواد رو نداشته باشه، در نتیجه دست بکشه.

محمد یه تاریخ‌دانِ باسواد بوده، و به انتخابی که کرد احترام می‌ذارم. اجازه نمی‌دم که نادانی خودم نسبت به حرکتش باعث بشه که صداش شنیده نشه. من، محمد رو به اندازهٔ خودم فریاد می‌زنم. محمد جونش رو برای بلند کردن این صدا داد. من نهایتا می‌تونم کمک کنم صداش به انسان‌های بیشتری برسه.

و این کار رو خواهم کرد.


به‌روز رسانی ۱۲ بهمن

این نوشته از جیمز بی‌دین روی توییتر، نوشتهٔ قابل تأمل و به‌جایی بود.

Tweet

زن، زندگی، آزادی